شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۱۲۵: نیم چون یک نفس بی غم دلم خون خوار اولیتر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیم چون یک نفس بی غم دلم خون خوار اولی تر ندارم چون دلی خرم، تنی بیمار اولی تر نیابد هر که دلداری، چو من زار و حزین اولی نبیند هر که غمخواری، چو من غمخوار اولی تر دلی کز یار خود بویی نیابد تن دهد بر باد چنین دل در کف هجران اسیر و زار اولی تر وصال او نمی یابم، تن اندر هجر او دارم به شادی چون نیم لایق، مرا تیمار اولی تر چو درد او بود درمان، تن من ناتوان خوشتر چو زخم او شود مرهم، دلم افگار اولی تر چو روزی من از وصلش همه تیمار و غم باشد به هر حالی مرا درد و غم بسیار اولی تر دلا، چون عاشق یاری، به درد او گرفتاری همی کن ناله و زاری، که عاشق زار اولی تر هر آنچه آرزو داری برو از درگه او خواه ز هر در، کان زند مفلس، در دلدار اولی تر عراقی، در رخ خوبان جمال یار خود می بین نظر چون می کنی باری به روی یار اولی تر شیخ فخرالدین عراقی