شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۱۱۹: دل در گره زلف تو بستیم دگر بار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل در گره زلف تو بستیم دگر بار وز هر دو جهان مهر گسستیم دگربار جام دو جهان پر ز می عشق تو دیدیم خوردیم می و جام شکستیم دگربار شاید که دگر نعرهٔ مستانه برآریم کز جام می عشق تو مستیم دگربار المنة لله که پس از محنت بسیار با تو نفسی خوش بنشستیم دگربار چون طرهٔ تو شیفتهٔ روی تو گشتیم هیهات! که خورشید پرستیم دگربار ما ترک مراد دل خودکام گرفتیم تا هرچه کند دوست خوشستیم دگربار با عشق تو ما راه خرابات گرفتیم از صومعه و زهد برستیم دگربار در بندگی زلف چلیپات بماندیم زنار هم از زلف تو بستیم دگربار تا راز دل ما نکند فاش عراقی اینک دهن از گفت ببستیم دگربار شیخ فخرالدین عراقی