شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۱۰۲: باز دلم عیش و طرب میکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز دلم عیش و طرب می کند هیچ ندانم چه سبب می کند؟ از می عشق تو مگر مست شد کین همه شادی و طرب می کند؟ تا سر زلف تو پریشان بدید شیفته شد ، شور و شغب می کند تا دل من در سر زلف تو شد عیش همه در دل شب می کند برد به بازی دل جمله جهان زلف تو بازی چه عجب می کند؟ طرهٔ طرار تو کرد آن چه کرد فتنه نگر باز که لب می کند می برد از من دل و گوید به طنز: باز فلانی چه طلب می کند؟ از لب لعلش چه عجب گر مرا آرزوی قند و طرب می کند گر طلبد بوسه، عراقی مرنج، گرچه همه ترک ادب می کند شیخ فخرالدین عراقی