شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۹۶: در من نگرد یار دگربار که داند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در من نگرد یار دگربار که داند زین پس دهدم بر در خود بار که داند؟ از یاد خودم کرد فراموش به یکبار یادآورد از من دگر آن یار که داند؟ خون شد جگرم از غم و اندیشهٔ آن دوست خشنود شود از من غمخوار که داند؟ بیمار دلم، خسته جگر از غم عشقش آید به عیادت بر بیمار که داند؟ ای دشمن بدخواه، چه باشی به غمم شاد؟ باشد که شود دوست دگربار که داند؟ در بند امید، ای دل، بگشای دو دیده باشد که ببینی رخ دلدار که داند؟ روشن شود این تیره شب بخت عراقی از صبح رخ یار وفادار که داند؟ شیخ فخرالدین عراقی