شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۸۵: دیدهٔ بختم، دریغا کور شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیدهٔ بختم، دریغا کور شد دل نمرده، زنده اندر گور شد دست گیر ای دوست این بخت مرا تا نبیند دشمنم کو کور شد بارگاه دل، که بودی جای تو بنگر اکنون جای مار و مور شد بی لب شیرینت عمرم تلخ گشت شوربختی بین که: عیشم شور شد دل قوی بودم به امید تو، لیک دل ندادی، خسته زان بی نور شد شور عشقت تا فتاد اندر جهان چون دل من عالمی پر شور شد عارت آمد از عراقی، لاجرم بی تو، مسکین، بی نوا و عور شد شیخ فخرالدین عراقی