شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۸۳: آن را که چو تو نگار باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن را که چو تو نگار باشد با خویشتنش چه کار باشد؟ ناخوش نبود کسی که او را یاری چو تو در کنار باشد ناخوش چو منی بود که پیوست دل خسته و جان فگار باشد مزار ز من، اگر بنالم ماتم زده سوکوار باشد وان دیده که او ندید رویت شاید اگر آشکار باشد آن کس که جدا فتاد از تو دور از تو همیشه زار باشد بیچاره کسی که در دو عالم جز تو دگریش یار باشد خرم دل آن کسی که او را اندوه تو غمگسار باشد تا کی دلم، ای عزیز چون جان بر خاک در تو خوار باشد؟ نامد گه آن که خسته ای را بر درگه وصل بار باشد؟ تا چند دل عراقی آخر در زحمت انتظار باشد؟ شیخ فخرالدین عراقی