شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۸۰: بتم از غمزه و ابرو، همه تیر و کمان سازد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بتم از غمزه و ابرو، همه تیر و کمان سازد به غمزه خون دل ریزد به ابرو کار جان سازد چو در دام سر زلفش همه عالم گرفتار است چرا مژگان کند ناوک چرا ابرو کمان سازد؟ خرابی ها کند چشمش که نتوان کرد در عالم چه شاید گفت با مستی که خود را ناتوان سازد؟ دل و جان همه عالم فدای لعل نوشینش که چون جام طرب نوشد دو عالم جرعه دان سازد غلام آن نگارینم که از رخ مجلس افروزد لب او از شکر خنده شراب عاشقان سازد بتی کز حسن در عالم نمی گنجد عجب دارم که دایم در دل تنگم چگونه خان و مان سازد؟ عراقی، بگذر از غوغا، دلی فارغ به دست آور که سیمرغ وصال او در آنجا آشیان سازد شیخ فخرالدین عراقی