شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۶۸: نگارا، بی تو برگ جان که دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نگارا، بی تو برگ جان که دارد؟ سر کفر و غم ایمان که دارد؟ اگر عشق تو خون من نریزد غمت را هر شبی مهمان که دارد؟ دل من با خیالت دوش می گفت: که این درد مرا درمان که دارد؟ لب شیرین تو گفتا: ز من پرس که من با تو بگویم: کان که دارد؟ مرا گفتی که: فردا روز وصل است امید زیستن چندان که دارد؟ دلم در بند زلف توست ور نه سر سودای بی پایان که دارد؟ اگر لطف خیال تو نباشد عراقی را چنین حیران که دارد؟ شیخ فخرالدین عراقی