شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۶۶: راحت سر مردمی ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
راحت سر مردمی ندارد دولت دل همدمی ندارد ز احسان زمانه دیده بردوز کو دیدهٔ مردمی ندارد از خوان فلک نواله کم پیچ کو گردهٔ گندمی ندارد با درد بساز، از آنکه درمان با جان تو محرمی ندارد در تار حیات دل چه بندی؟ چون پود تو محکمی ندارد دردا! که درین سرای پر غم کس دولت بی غمی ندارد دارد همه چیز آدمی زاد افسوس که خرمی ندارد گر خوشدلیی درین جهان هست باری دل آدمی ندارد بنمای به من دلی فراهم کو محنت درهمی ندارد کم خور غم این جهان، عراقی، زیرا که غمش کمی ندارد شیخ فخرالدین عراقی