شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۶۲: با درد خستگانت درمان چه کار دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با درد خستگانت درمان چه کار دارد؟ با وصل کشتگانت هجران چه کار دارد؟ با محنت فراقت راحت چه رخ نماید؟ با درد اشتیاقت درمان چه کار دارد؟ گر در دلم خیالت ناید، عجب نباشد در دوزخ پر آتش رضوان چه کار دارد؟ سودای تو نگنجد اندر دلی که جان است در خانهٔ طفیلی مهمان چه کار دارد؟ دل را خوش است با جان گر زآن توست، یارا بی روی تو دل من با جان چه کار دارد؟ بر بوی وصلت، ای جان، دل بر در تو مانده است ورنه فتاده در خاک چندان چه کار دارد؟ با عشق توست جان را صد سر سر نهفته لیکن دل عراقی با جان چه کار دارد؟ شیخ فخرالدین عراقی