شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۱۵: دو اسبه پیک نظر میدوانم از چپ و راست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دو اسبه پیک نظر می دوانم از چپ و راست به جست و جوی نگاری، که نور دیدهٔ ماست مرا، که جز رخ او در نظر نمی آید دو دیده از هوس روی او پر آب چراست؟ چو غرق آب حیاتم چه آب می جویم؟ چو با من است نگارم چه می دوم چپ و راست؟ نگاه کردم و در خود همه تو را دیدم نظر چنین نکند آن که او به خود بیناست به نور طلعت تو یافتم وجود تو را به آفتاب توان دید کآفتاب کجاست؟ ز روی روشن هر ذره شد مرا روشن که آفتاب رخت در همه جهان پیداست به قامت خوش خوبان نگاه می کردم لباس حسن تو دیدم به قد هریک راست شمایل تو بدیدم ز قامت شمشاد ازین سپس کشش من همه سوی بالاست شگفت نیست که در بند زلف توست دلم که هرکجا که دلی هست اندر آن سوداست به غمزه گر نربودی دل همه عالم ز عشق تو دل جمله جهان چرا شیداست؟ وگر جمال تو با عاشقان کرشمه نکرد ز بهر چه شر و آشوب از جهان برخاست؟ ور از جهان سخن سر تو برون افتاد سزد، که راز نگه داشتن نه کار صداست ندید چشم عراقی تو را، چنان که تویی از آن که در نظرش جمله کاینات هباست شیخ فخرالدین عراقی