شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۷: ای ز فروغ رخت تافته صد آفتاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ز فروغ رخت تافته صد آفتاب تافته ام از غمت، روی ز من بر متاب زنده به بوی توام، بوی ز من وامگیر تشنهٔ روی توام، باز مدار از من آب از رخ سیراب خود بر جگرم آب زن کز تپش تشنگی شد جگر من سراب تافته اندر دلم پرتو مهر رخت می کنم از آب چشم خانهٔ دل را خراب روز ار آید به شب بی رخ تو چه عجب؟ روز چگونه بود چون نبود آفتاب؟ چون به سر کوی تو نیست تنم را مقام چون به بر لطف تو نیست دلم را مآب فخر عراقی به توست، عار چه داری ازو؟ نیک و بد و هرچه هست، هست بتوش انتساب شیخ فخرالدین عراقی