عبید زاکانی
غزلیات
غزل شماره ۶۰: یار پیمان شکنم با سر پیمان آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یار پیمان شکنم با سر پیمان آمد دل پر درد مرا نوبت درمان آمد این چه ماهیست که کاشانهٔ ما روشن کرد وین چه شمعیست که بازم به شبستان آمد بخت باز آمد و طالع در دولت بگشاد مدعی رفت و مرا کار به سامان آمد می بیارید که ایام طرب روی نمود گل بریزید که آن سرو خرامان آمد از سر لطف ببخشود بر احوال عبید مگرش رحم بدین دیدهٔ گریان آمد عبید زاکانی