عبید زاکانی
غزلیات
غزل شماره ۵۰: جوقی قلندرانیم بر ما قلم نباشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جوقی قلندرانیم بر ما قلم نباشد بود و وجود ما را باک از عدم نباشد سلطان وقت خویشیم گرچه زروی ظاهر لشگر کشان ما را طبل و علم نباشد مشتی مجردانیم بر فقر دل نهاده گر هیچمان نباشد از هیچ غم نباشد در دست و کیسهٔ ما دینار کس نبیند بر سکهٔ دل ما نقش درم نباشد جان در مراد یابی در حلقه ای که مائیم رندان بی نوا را نیل و بقم نباشد چون ما به هیچ حالی آزار کس نخواهیم آزار خاطر ما شرط کرم نباشد در راه پاکبازان گو لاف فقر کم زن همچون عبید هر کو ثابت قدم نباشد عبید زاکانی