عبید زاکانی
غزلیات
غزل شماره ۳۷: نقش روی توام از پیش نظر مینرود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نقش روی توام از پیش نظر می نرود خاطر از کوی توام جای دگر می نرود تا بدیدم لب شیرین تو دیگر زان روز بر زبانم سخن شهد و شکر می نرود عارض و زلف دو تا شیفته کردند مرا هرگزم دل به گل و سنبل تر می نرود مستی و عاشقی از عیب بود گو میباش «در من این عیب قدیم است و بدر می نرود» دوستان از می و معشوق نداریدیم باز «که مرا بی می و معشوق بسر می نرود» غم عشقش ز دل خستهٔ بیچاره عبید گوشه ای دارد از آنجا به سفر می نرود عبید زاکانی