عبید زاکانی
غزلیات
غزل شماره ۲۲: جانا بیا که بی تو دلم را قرار نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جانا بیا که بی تو دلم را قرار نیست بیشم مجال صبر و سر انتظار نیست دیوانه این چنین که منم در بلای عشق دل عاقبت نخواهد و عقلم به کار نیست گر خواندنت مراد و گر راندن آرزوست آن کن که رای تست مرا اختیار نیست ما را همین بسست که داریم درد عشق مقصود ما ز وصل تو بوس و کنار نیست ای دل همیشه عاشق و همواره مست باش کان کس که مست عشق نشد هوشیار نیست با عشق همنشین شو و از عقل برشکن کو را به پیش اهل نظر اعتبار نیست هر قوم را طریقتی و راهی و قبله ایست پیش عبید قبله به جز کوی یار نیست عبید زاکانی