عبید زاکانی
غزلیات
غزل شماره ۲۱: دگر برون شدنم زین دیار ممکن نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دگر برون شدنم زین دیار ممکن نیست دگر غریبیم از کوی یار ممکن نیست مرا از آن لب شیرین و زلف عارض تو شکیب و طاقت و صبر و قرار ممکن نیست دلا بکوش مگر دامنش به دست آری که وصل بی طلب و انتظار ممکن نیست من اینکه عشق نورزم مرا به سر نرود من اینکه می نخورم در بهار ممکن نیست در آن دیار که مائیم حالیا آنجا مسافران صبا را گذار ممکن نیست عبید هم غزلی گاه گاه اگر بتوان بگو که خوشتر از این یادگار ممکن نیست عبید زاکانی