عبید زاکانی
غزلیات
غزل شماره ۱۰: دارم بتی به چهرهٔ صد ماه و آفتاب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دارم بتی به چهرهٔ صد ماه و آفتاب نازکتر از گل تر و خوشبوتر از گلاب رعناتر از شمایل نسرین میان باغ نازنده تر ز سروسهی بر کنار آب در تاب حیرت از رخ او در چمن سمن در خوی خجلت از تب او در قدح شراب شکلی و صد ملاحت و روئی وصد جمال چشمی وصد کرشمه و لعلی وصد عتاب خورشید در نقاب خجالت نهان شود از روی جانفزاش اگر بر فتد نقاب در حلقه های زلفش جانهای ما اسیر از چشمهای مستش دلهای ما کباب فریاد از آن دو سنبل مشکین تابدار زنهار از آن دو نرگس جادوی نیمخواب هرگه که زانوئی زند و باده ای دهد من جان به باد بر دهم آن لحظه چون حباب روزیکه با منست من آنروز چون عبید از عیش بهره مندم و از عمر کامیاب عبید زاکانی