عبید زاکانی
غزلیات
غزل شماره ۷: میزند غمزهٔ مرد افکن او تیر مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
میزند غمزهٔ مرد افکن او تیر مرا دوستان چیست در این واقعه تدبیر مرا من دیوانه نه آنم که نصیحت شنوم پند پیرانه مده گو پدر پیر مرا منم و نالهٔ شبگیر بدین سان که منم کی به فریاد رسد نالهٔ شبگیر مرا صنما عشق تو با جان بدر آید ناچار چون فرو رفت غم عشق تو با شیر مرا گر نه زنجیر سر زلف تو باشد یکدم نتوان داشت در این شهر به زنجیر مرا حلقهٔ زلف تو در خواب نمودند به من جز پریشانی از آن خواب چه تعبیر مرا عبید زاکانی