حسین خوارزمی
غزل ها
شماره ١٦: هر دم بناز ميکشد آن نازنين مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر دم بناز ميکشد آن نازنين مرا ناگشته از کرم نفسى همنشين مرا آن ترک نيم مست که دارد بغمزه تير ز ابرو کمان کشيده و کرده کمين مرا جانا بجان عشق بر آنم که دوزخ است بى پرتو جمال تو خلد برين مرا جنت براى ديدن ديدارم آرزوست ورنه چه حاصل است از اين حور عين مرا فردا که هر کسى بنشانى شود پديد داغ غلامى تو بود بر جبين مرا منت ز آفتاب نيارم کشيد از آنک روشن به تست ديده ديدار بين مرا نزديک شد که عشق تو اى جان برآورد آشفته وار از غم دنيى و دين مرا جانم ز سر عشق تو هرگه که دم زند حقا که جبرئيل نزيبد امين مرا ديوانه گشته ام چو حسين اى پرى نژاد زنجير نه ز سلسله عنبرين مر حسین خوارزمی