صامت بروجردی
کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه)
شمارهٔ ۲۸ - و برای او: ای مسیب ز جهان سوی جنان در سفرم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای مسیب ز جهان سوی جنان در سفرم شده پرخون جگرم بنشین لحظه اندر دم آخر به برم شده پرخون جگرم کو رضا کو پسرم بسکه کاهیده شد از صدمه زنجیر تنم آب گشته بدنم رقمی نیست ز پا تا بسر من دیگرم شده پرخون جگرم کو رضا کو پسرم دل افسرده و محزون و جگر خون و غریب بی پرستار و طبیب نه معنی است به بالین نه انیسی به سرم شده پر خون جگرم کو رضا کو پسرم زد چنان برق اجل شعله مرا بر تن و جان که به دوران جهان نه دگر اسم بجا باز بود نی اثرم شده پرخون جگرم کو رضا کو پسرم زهر هارون ستمگر جگرم را بگداخت بدل آتش انداخت ساخت بی مونس و دور از وطن و دربدرم شده پرخون جگرم کو رضا کو پسرم قاصدی کو که رود از بر من سوی وطن با غم و درد و محن به محبان و عزیزان برساند خبرم شده پرخون جگرم کو رضا کو پسرم به رضا گوید آیا نور دو چشمان پدر بسرم کن تو گذر که به راه تو بود موسم مردن نظرم شده پرخون جگرم کو رضا کو پسرم ای مسیب دم مرگ است ز بیداد رسی همچو مرغ قفسی یاد آید ز حسین جد به خون غوطه ورم شده پرخون جگرم کو رضا کو پسرم چو کنم یاد ز احوال تن بی سر او غرقه خون پیکر او روز چون شام شود تیره بعد نظرم شده پرخون جگرم کو رضا کو پسرم ز غم العطش وی بلب شط فرات شد مرا قطع حیات روز و شب گشته روان خون ز دو چشمان ترم شده پرخون جگرم کو رضا کو پسرم وعده دیدن رویت به قیامت افتاد عاقبت در بغداد بی تو مدفون شده ام مونس شام و سحرم شده پرخون جگرم کو رضا کو پسرم کس نبود ا زدفن و کفن شاه شهید شد مرا قطع امید همچو (صامت) به خدنگ غم ماتم سپرم شده پرخون جگرم کو رضا کو پسرم صامت بروجردی