مهستی گنجوی
رباعی ها
رباعی 51 تا رباعی 60
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رباعی شمارۀ ۵۱ غم با لطف تو شادمانی گردد عمر از نظر تو جاودانی گردد گر باد به دوزخ برد از کوی تو خاک آتش همه آب زندگانی گردد رباعی شمارۀ ۵۲ مشکی که ز چین ختن آهو دارد از چینِ سرِ زلف تو آهو دارد آن کس که شبی با غم تو یار بشد تا وقت سحر ناله و آهو دارد رباعی شمارۀ ۵۳ جانانه هر آن کس که دی خوش دارد جان .... بی دلان مشوش دارد زنهار ز آه من بیندیش که آن دوری ست که زیر دامن آتش دارد رباعی شمارۀ ۵۴ جان در ره عاشقی خطر باید کرد آسوده دلی زیر و زبر باید کرد وانگه ز وصال باز نادیده اثر با درد دل از جهان گذر باید کرد رباعی شمارۀ ۵۵ شاها فلکت اسب سعادت زین کرد وز جملهٔ خسروان تو را تحسین کرد تا در حرکت سمند زرین نعلت بر گل ننهد پای زمین سیمین کرد رباعی شمارۀ ۵۶ قصه چه کنم که اشتیاق تو چه کرد با من دل پر زرق و نفاق تو چه کرد چون زلف دراز تو شبی می باید تا با تو بگویم که فراق تو چه کرد رباعی شمارۀ ۵۷ بگذشت پریر باز به سر لاله و درد دی خاک چمن سنبل تر بار آورد امروز خور آب شادمانی زیراک فردا همی آتش غم باید خورد رباعی شمارۀ ۵۸ هر کارد که از کشتهٔ خود برگیرد و اندر لب و دندان چو شکر گیرد گر باز نهد بر گلوی کشتهٔ خود از ذوق لبش زندگی از سر گیرد رباعی شمارۀ ۵۹ آن یار کله دوز چه شیرین دوزد انواع کلاه از در تحسین دوزد هر روز کلاه اطلس لعلی را از گنبد سیمین زِهِ زرین دوزد رباعی شمارۀ ۶۰ چشم ترکت چون مست برمی خیزد شور از می و می پرست برمی خیزد زلفت چو به رقص در میان می آید صد فتنه به یک نشست بر می خیزد مهستی گنجوی