ابوسعید ابوالخیر
رباعی ها
رباعی 681 تا رباعی 690
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رباعی شمارهٔ ۶۸۱ دردی داریم و سینهٔ بریانی عشقی داریم و دیدهٔ گریانی عشقی و چه عشق، عشق عالم سوزی دردی و چه درد، درد بی درمانی رباعی شمارهٔ ۶۸۲ گر طاعت خود نقش کنم بر نانی و آن نان بنهم پیش سگی بر خوانی و آن سگ سالی گرسنه در زندانی از ننگ بر آن نان ننهد دندانی رباعی شمارهٔ ۶۸۳ نزدیکان را بیش بود حیرانی کایشان دانند سیاست سلطانی ما را به سر چاه بری دست زنی لاحول کنی و دست بر دل رانی رباعی شمارهٔ ۶۸۴ نزدیکان را بیش بود حیرانی کایشان دانند سیاست سلطانی ما را چه که وصف دستگاه تو کنیم ماییم قرین حیرت و نادانی رباعی شمارهٔ ۶۸۵ ای آنکه دوای دردمندان دانی راز دل زار مستمندان دانی حال دل خویش را چه گویم با تو ناگفته تو خود هزار چندان دانی رباعی شمارهٔ ۶۸۶ آنی تو که حال دل نالان دانی احوال دل شکسته بالان دانی گر خوانمت از سینهٔ سوزان شنوی ور دم نزنم زبان لالان دانی رباعی شمارهٔ ۶۸۷ گفتی که به وقت مجلس افروختنی آیا که چه نکتهاست بردوختنی ای بی خبر از سوخته و سوختنی عشق آمدنی بود نه آموختنی رباعی شمارهٔ ۶۸۸ ما را به سر چاه بری دست زنی لاحول کنی و شست بر شست زنی بر ما به ستم همیشه دستی داری گویی عسسی و شامگه مست زنی رباعی شمارهٔ ۶۸۹ تا چند سخن تراشی و رنده زنی تا کی به هدف تیر پراکنده زنی گر یک ورق از علم خموشی خوانی بسیار بدین گفت و شنوخنده زنی رباعی شمارهٔ ۶۹۰ ای واحد بی مثال معبود غنی وی رازق پادشاه و درویش و غنی یا قرض من از خزانه غیب رسان یا از کرم خودت مرا ساز غنی ابوسعید ابوالخیر