صامت بروجردی
کتاب التضمین و المصائب
شمارهٔ ۱۵ - همچنین: ای غمگین تو را با شادی دوران چکار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای غمگین تو را با شادی دوران چکار صید شمشیر اجل را با لب خندان چکار مشت خاکی را به کبر و کنینه و طغیان چکار واله و آشفته را کفر و با ایمان چکار ***** مردم دیوانه را با شحنه و سلطان چکار ***** کار را از بهر دنیا کرده بر خویش تنگ می زنی بر شیشه قلب ضعیفان چند سنگ می بری تا کی به خون مردمان از ظلم چنگ هر که در بحر عمیق افتاده در کام نهنگ ***** دیگرش با کار نوح و صدمه طوفان چه کار ***** از سر پی افسر خود دور کن تاج غرور تا نگردی پایمال خلق محشر همچو مور تا توانی با خدا شو آشنا ز ابلیس دور زاهدان را چشم بر فردوس و حور است و قصور ***** عاشقان را با بهشت و کوثر و غلمان چکار ***** نیمه شب از بستر غفلت گهی بردار سر عذرخواهی کن ز جرم خود به نزد دادگر تا شود اندر دلت نور حقیقت جلوه گر بلبلان گر راز دل گویند با گل در سحر ***** بوم را با ارغوان و نرگس خندان چکار ***** ای در آغوش عروس جهل روز شب بخوانب یا مبر مال کسان را یا نما فکر جواب می کمنی تا کی ز ظلم خود دل مردم کباب هر که در فکر قیامت باشد و یوم حساب ***** کار او با اهل ظلم و دفتر دیوان چکار ***** ای خوشا آنان که پیش لطمه چوگان عشق پای افشاندند خویش مردانه در میدان عشق جان چون (صامت) باختند اندر سر پیمان عشق سعدیا تا چند گویی درد بی درمان عشق ***** کشتگان دوست را با درد و با درمان چکار صامت بروجردی