ابوسعید ابوالخیر
رباعی ها
رباعی 501 تا رباعی 510
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رباعی شمارهٔ ۵۰۱ ای خالق ذوالجلال وحی رحمان سازندهٔ کارهای بی سامانان خصمان مرا مطیع من می گردان بی رحمان را رحیم من می گردان رباعی شمارهٔ ۵۰۲ جانست و زبانست زبان دشمن جان گر جانت بکارست نگه دار زبان شیرین سخنی بگفت شاه صنمان سر برگ درختست، زبان باد خزان رباعی شمارهٔ ۵۰۳ چندین چه زنی نظاره گرد میدان اینجا دم اژدهاست و زخم پیلان تا هر که در آید بنهد او دل و جان فارغ چه کند گرد سرای سلطان رباعی شمارهٔ ۵۰۴ رفتم به طبیب و گفتم از درد نهان گفتا: از غیر دوست بر بند زبان گفتم که: غذا؟ گفت: همین خون جگر گفتم: پرهیز؟ گفت: از هر دو جهان رباعی شمارهٔ ۵۰۵ رویت دریای حسن و لعلت مرجان زلفت عنبر صدف دهان در دندان ابرو کشتی و چین پیشانی موج گرداب بلا غبغب و چشمت طوفان رباعی شمارهٔ ۵۰۶ فریاد و فغان که باز در کوی مغان می خواره ز می نه نام یابد نه نشان زانگونه نهان گشت که بر خلق جهان گشتست نهان گشتن او نیز نهان رباعی شمارهٔ ۵۰۷ هستی به صفاتی که درو بود نهان دارد سریان در همه اعیان جهان هر وصف زعینی که بود قابل آن بر قدر قبول عین گشتست عیان رباعی شمارهٔ ۵۰۸ آن دوست که هست عشق او دشمن جان بر باد همی دهد غمش خرمن جان من در طلبش دربدر و کوی به کوی او در دل و کرده دست در گردن جان رباعی شمارهٔ ۵۰۹ یا رب ز قناعتم توانگر گردان وز نور یقین دلم منور گردان روزی من سوختهٔ سرگردان بی منت مخلوق میسر گردان رباعی شمارهٔ ۵۱۰ یا رب زدو کون بی نیازم گردان وز افسر فقر سرفرازم گردان در راه طلب محرم رازم گردان زان ره که نه سوی تست بازم گردان ابوسعید ابوالخیر