ابوسعید ابوالخیر
رباعی ها
رباعی 491 تا رباعی 500
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رباعی شمارهٔ ۴۹۱ در مصطبها درد کشان ما باشیم بدنامی را نام و نشان ما باشیم از بد بترانی که تو شان می بینی چون نیک ببینی بدشان ما باشیم رباعی شمارهٔ ۴۹۲ یک جو غم ایام نداریم خوشیم گر چاشت بود شام نداریم خوشیم چون پخته به ما میرسد از مطبخ غیب از کس طمع خام نداریم خوشیم رباعی شمارهٔ ۴۹۳ ببرید ز من نگار هم خانگیم بدرید به تن لباس فرزانگیم مجنون به نصیحت دلم آمده است بنگر به کجا رسیده دیوانگیم رباعی شمارهٔ ۴۹۴ من لایق عشق و درد عشق تو نیم زنهار که هم نبرد عشق تو نیم چون آتش عشق تو بر آرد شعله من دانم و من که مرد عشق تو نیم رباعی شمارهٔ ۴۹۵ ما قبلهٔ طاعت آن دو رو می دانیم ایمان سر زلف مشکبو می دانیم با این همه دلدار به ما نیکو نیست ما طالع خویش را نکو می دانیم رباعی شمارهٔ ۴۹۶ در حضرت پادشاه دوران ماییم در دایرهٔ وجود سلطان ماییم منظور خلایقست این سینهٔ ما پس جام جهان نمای خلقان ماییم رباعی شمارهٔ ۴۹۷ افتاده منم به گوشهٔ بیت حزن غمهای جهان مونس غمخانهٔ من یا رب تو به فضل خویش دندانم را بخشای به روح حضرت ویس قرن رباعی شمارهٔ ۴۹۸ ای دوست ترا به جملگی گشتم من حقا که درین سخن نه زرقست و نه فن گر تو زوجود خود برون جستی پاک شاید صنما به جای تو هستم من رباعی شمارهٔ ۴۹۹ بگریختم از عشق تو ای سیمین تن باشد که زغم باز رهم مسکین من عشق آمد واز نیم رهم باز آورد مانندهٔ خونیان رسن در گردن رباعی شمارهٔ ۵۰۰ فریاد ز دست فلک بی سر و بن کاندر بر من نه نو بهشت و نه کهن با این همه نیز شکر میباید کرد گر زین بترم کند که گوید که مکن ابوسعید ابوالخیر