ابوسعید ابوالخیر
رباعی ها
رباعی 311 تا رباعی 320
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رباعی شمارهٔ ۳۱۱ پیریم ولی چو عشق را ساز آید هنگام نشاط و طرب و ناز آید از زلف رسای تو کمندی فگنیم بر گردن عمر رفته تا باز آید رباعی شمارهٔ ۳۱۲ در دوزخم ار زلف تو در چنگ آید از حال بهشتیان مرا ننگ آید ور بی تو به صحرای بهشتم خوانند صحرای بهشت بر دلم تنگ آید رباعی شمارهٔ ۳۱۳ ای خواجه ز فکر گور غم می باید اندر دل و دیده سوز و نم می باید صد وقت برای کار دنیا داری یک وقت به فکر گور هم می باید رباعی شمارهٔ ۳۱۴ چشمی به سحاب همنشین می باید خاطر به نشاط خشمگین می باید سر بر سر دار و سینه بر سینهٔ تیغ آسایش عاشقان چنین می باید رباعی شمارهٔ ۳۱۵ ای عشق به درد تو سری می باید صید تو ز من قوی تری می باید من مرغ به یک شعله کبابم بگذار کین آتش را سمندری می باید رباعی شمارهٔ ۳۱۶ آسان گل باغ مدعا نتوان چید بی سرزنش خار جفا نتوان چید بشکفته گل مراد بر شاخ امید تا سر ننهی به زیر پا نتوان چید رباعی شمارهٔ ۳۱۷ جانم به لب از لعل خموش تو رسید از لعل خموش باده نوش تو رسید گوش تو شنیده ام که دردی دارد درد دل من مگر به گوش تو رسید رباعی شمارهٔ ۳۱۸ گلزار وفا ز خار من می روید اخلاص ز رهگذار من می روید در فکر تو دوش سر به زانو بودم امروز گل از کنار من می روید رباعی شمارهٔ ۳۱۹ یا رب بدو نور دیدهٔ پیغمبر یعنی بدو شمع دودمان حیدر بر حال من از عین عنایت بنگر دارم نظر آنکه نیفتم ز نظر رباعی شمارهٔ ۳۲۰ تا چند حدیث قامت و زلف نگار تا کی باشی تو طالب بوس و کنار گر زانکه نه ای دروغزن عاشق وار در عشق چو او هزار چون او بگذار ابوسعید ابوالخیر