ابوسعید ابوالخیر
رباعی ها
رباعی 261 تا رباعی 270
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رباعی شمارهٔ ۲۶۱ مردان رهش میل به هستی نکنند خودبینی و خویشتن پرستی نکنند آنجا که مجردان حق می نوشند خم خانه تهی کنند و مستی نکنند رباعی شمارهٔ ۲۶۲ خلقان تو ای جلال گوناگونند گاهی چو الف راست گهی چون نونند در حضرت اجلال چنان مجنونند کز خاطر و فهم آدمی بیرونند رباعی شمارهٔ ۲۶۳ مردان تو دل به مهر گردون ننهند لب بر لب این کاسهٔ پر خون ننهند در دایرهٔ اهل وفا چون پرگار گر سر بنهند پای بیرون ننهند رباعی شمارهٔ ۲۶۴ دشمن چو به ما درنگرد بد بیند عیبی که بر ماست یکی صد بیند ما آینه ایم، هر که در ما نگرد هر نیک و بدی که بیند از خود بیند رباعی شمارهٔ ۲۶۵ کامل ز یکی هنر ده و صد بیند ناقص همه جا معایب خود بیند خلق آینهٔ چشم و دل یکدگرند در آینه نیک نیک و بد بد بیند رباعی شمارهٔ ۲۶۶ در عشق تو گاه بت پرستم گویند گه رند و خراباتی و مستم گویند اینها همه از بهر شکستم گویند من شاد به اینکه هر چه هستم گویند رباعی شمارهٔ ۲۶۷ اول رخ خود به ما نبایست نمود تا آتش ما جای دگر گردد دود اکنون که نمودی و ربودی دل ما ناچار ترا دلبر ما باید بود رباعی شمارهٔ ۲۶۸ اول که مرا عشق نگارم بربود همسایهٔ من ز نالهٔ من نغنود واکنون کم شد ناله چو دردم بفزود آتش چو همه گرفت کم گردد دود رباعی شمارهٔ ۲۶۹ رفتم به کلیسیای ترسا و یهود دیدم همه با یاد تو در گفت و شنود با یاد وصال تو به بتخانه شدم تسبیح بتان زمزمه ذکر تو بود رباعی شمارهٔ ۲۷۰ ز اول ره عشق تو مرا سهل نمود پنداشت رسد به منزل وصل تو زود گامی دو سه رفت و راه را دریا دید چون پای درون نهاد موجش بربود ابوسعید ابوالخیر