ابوسعید ابوالخیر
رباعی ها
رباعی 211 تا رباعی 220
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رباعی شمارهٔ ۲۱۱ من بی تو دمی قرار نتوانم کرد احسان ترا شمار نتوانم کرد گر بر تن من زفان شود هر مویی یک شکر تو از هزار نتوانم کرد رباعی شمارهٔ ۲۱۲ از واقعه ای ترا خبر خواهم کرد و آنرا به دو حرف مختصر خواهم کرد با عشق تو در خاک نهان خواهم شد با مهر تو سر ز خاک بر خواهم کرد رباعی شمارهٔ ۲۱۳ آن دشمن دوست بود دیدی که چه کرد یا اینکه بغور او رسیدی که چه کرد میگفت همان کنم که خواهد دل تو دیدی که چه میگفت و شنیدی که چه کرد رباعی شمارهٔ ۲۱۴ جمعیت خلق را رها خواهی کرد یعنی ز همه روی بما خواهی کرد پیوند به دیگران ندامت دارد محکم مکن این رشته که واخواهی کرد رباعی شمارهٔ ۲۱۵ خرم دل آنکه از ستم آه نکرد کس را ز درون خویش آگاه نکرد چون شمع ز سوز دل سراپا بگداخت وز دامن شعله دست کوتاه نکرد رباعی شمارهٔ ۲۱۶ عاشق چو شوی تیغ به سر باید خورد زهری که رسد همچو شکر باید خورد هر چند ترا بر جگر آبی نبود دریا دریا خون جگر باید خورد رباعی شمارهٔ ۲۱۷ عارف بچنین روز کناری گیرد یا دامن کوه و لاله زاری گیرد از گوشهٔ میخانه پناهی طلبد تا عالم شوریده قراری گیرد رباعی شمارهٔ ۲۱۸ من صرفه برم که بر صفم اعدا زد مشتی خاک لطمه بر دریا زد ما تیغ برهنه ایم در دست قضا شد کشته هر آنکه خویش را بر ما زد رباعی شمارهٔ ۲۱۹ حورا به نظارهٔ نگارم صف زد رضوان بعجب بماند و کف بر کف زد آن خال سیه بر آن رخ مطرف زد ابدال زبیم چنگ در مصحف زد رباعی شمارهٔ ۲۲۰ گر غره به عمری به تبی برخیزد وین روز جوانی به شبی برخیزد بیداد مکن که مردم آزاری تو در زیر لبی به یا ربی برخیزد ابوسعید ابوالخیر