صامت بروجردی
کتاب القطعات و النصایح
شمارهٔ ۶ - در زهد حضرت عیسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یکی روز از سر عبرت به عالم گذشتی حضرت عیسی بن مریم پرستو کی بدید اندر زمانه که بهر خویش سازد آشیانه لب معجز نما چون غنچه بشگفت همانا با حورایین چنین گفت که این بسته زبان همخانه دارد تعلق سوی آب و دانه دارد به عکس من که ماوائی ندارم ز ملک این جهان جایی ندارم بگفتند از بود طبع تو مایل به تعمیر مقام و جاه و منزل بگو تا سر بهمت بر فرازیم برایت خانه عالی بسازیم که از باغ جنان ممتاز باشد ز رفعت با فلک دمساز باشد عنان گفتگو را می کشیدند ز آنجا تا لب دریا رسیدند بگفتا اندر آن دریای پرموج که موجش می رساند بر فلک اوج بسازید از فتوت بارگاهی به وقف طقع محکم بارگاهی بگفتندش ایا مهر جهان تاب بنا را هیچکس ننهاده بر آب ترا گر در حقیقت این خیال است بعید از عقل و این فکرت محال است تبسم کرد و با ایشان بفرمود مرا هم این حکایت بود مقصود که دنیا همچو این بحر عمیق است بهر دم عالمی در وی غریق است بنائی را که بنیادش بر آبست خرابست و خرابست و خرابست جهان (صامت) چه جای خانه باشد مگر آن را که بس دیوانه باشد صامت بروجردی