صامت بروجردی
کتاب المراثی و المصائب
شمارهٔ ۴۷ - و برای او همچنین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شنیده ای که حسین جا به کربلایی داشت ندیده ای که چه رنج و چه ابتلایی داشت شنیده ای که لبش تر نشد ز آب فرات ندیده ای که چه آه شرر فزائی داشت شنیده ای که گلستان دین خزان گردید ندیده ای که چه گلهای باصفایی داشت شنیده ای که سوی حجله رفت دامادی ندیده ای که به کف خود چسان حنائی داشت شنیده ای که صغیری ز تیر شد مدهوش ندیده ای که چه افغان دلربایی داشت شنیده ای که حسین شد قدش کمان اما ندیده ای که چه گلبانگ و اخائی داشت شنیده ای علی اکبرش ز زین افتاد ندیده ای که چه گلبانگ و اخائی داشت شنیده ای که علی اکبرش ز زین افتاد ندیده ای که چه فریاد و ابایی داشت شنیده ای تو که خنجر سر حسین نبرید ندیده ای که چه فریاد وا ابایی داشت شنیده ای تو که خنجر سر حسین نبرید ندیده ای که چه سر از قفا جدایی داشت شنیده ای تو که شد کوفه منزل زینب ندیده ای که چه مخلوق بی حیایی داشت شنیده ای که یتیمی پیاده رفت به شام ندیده ای که سر خارها چه پایی داشت شنیده ای تن سجاد بد ز غم پر تب ندیده ای که سر خارها چه پایی داشت شنیده ای که حسین شد سرش نهان به تنور ندیده ای که به طشت طلا چه جایی داشت شنیده ای که نبودش به دهر نوحه گری ندیده ای که (صامت) سخن سرایی داشت صامت بروجردی