ابوسعید ابوالخیر
رباعی ها
رباعی 141 تا رباعی 150
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رباعی شمارهٔ ۱۴۱ گاهی چو ملایکم سر بندگیست گه چون حیوان به خواب و خور زندگیست گاهم چو بهایم سر درندگیست سبحان الله این چه پراکندگیست رباعی شمارهٔ ۱۴۲ چون حاصل عمر تو فریبی و دمیست زو داد مکن گرت به هر دم ستمیست مغرور مشو بخود که اصل من و تو گردی و شراری و نسیمی و نمیست رباعی شمارهٔ ۱۴۳ دردا که درین سوز و گدازم کس نیست همراه درین راه درازم کس نیست در قعر دلم جواهر راز بسیست اما چه کنم محرم رازم کس نیست رباعی شمارهٔ ۱۴۴ در سینه کسی که راز پنهانش نیست چون زنده نماید او ولی جانش نیست رو درد طلب که علتت بی دردیست دردیست که هیچگونه درمانش نیست رباعی شمارهٔ ۱۴۵ در کشور عشق جای آسایش نیست آنجا همه کاهشست افزایش نیست بی درد و الم توقع درمان نیست بی جرم و گنه امید بخشایش نیست رباعی شمارهٔ ۱۴۶ افسوس که کس با خبر از دردم نیست آگاه ز حال چهرهٔ زردم نیست ای دوست برای دوستیها که مراست دریاب که تا درنگری گردم نیست رباعی شمارهٔ ۱۴۷ گفتار نکو دارم و کردارم نیست از گفت نکوی بی عمل عارم نیست دشوار بود کردن و گفتن آسان آسان بسیار و هیچ دشوارم نیست رباعی شمارهٔ ۱۴۸ هرگز المی چو فرقت جانان نیست دردی بتر از واقعهٔ هجران نیست گر ترک وداع کرده ام معذورم تو جان منی وداع جان آسان نیست رباعی شمارهٔ ۱۴۹ در هجرانم قرار میباید و نیست آسایش جان زار میباید و نیست سرمایهٔ روزگار می باید و نیست یعنی که وصال یار میباید و نیست رباعی شمارهٔ ۱۵۰ گر کار تو نیکست به تدبیر تو نیست ور نیز بدست هم ز تقصیر تو نیست تسلیم و رضا پیشه کن و شاد بزی چون نیک و بد جهان به تقدیر تو نیست ابوسعید ابوالخیر