صامت بروجردی
کتاب المراثی و المصائب
شمارهٔ ۱۱ - زبان حال خاتون محشر در خانه خولی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این چه شوری بود ای سر که تو بر سر داری هر زمان از ستمی دیده ز خون تر داری گاه در دیر نصاری و گهی خانه خولی گاه در کنج تنور این سیر انور داری حسرت و داغ جوان مردگی و تشنه لبی جمله را ای سیر ببریده تو بر سر داری جگر سوخته کی تاب صبوری دارد گریه از حسرت دامادی اکبر داری بسته از گریه گلویت که جوابم ندهی یا شکایت ز جدا بودن مادر داری مگر ای سرنبدی زینت آغوش رسول ز چه از خاک سیه بالش و بستر داری زین شراری که تو را هست بدل پندارم خبر از سوز تب عابد مضطر داری دام از چیست که مژگان تو ریزد خوناب یاد از تیر گلوی علی اصغر داری تا تو (صامت) شده ای نوحه سرای شه دین جهل محض است اگر بیم ز محشر داری صامت بروجردی