ابوسعید ابوالخیر
رباعی ها
رباعی 81 تا رباعی 90
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رباعی شمارهٔ ۸۱ سوفسطایی که از خرد بی خبرست گوید عالم خیالی اندر گذرست آری عالم همه خیالیست ولی پیوسته حقیقتی درو جلوه گرست رباعی شمارهٔ ۸۲ پی در گاوست و گاو در کهسارست ماهی سریشمین بدریا بارست بز در کمرست و توز در بلغارست زه کردن این کمان بسی دشوارست رباعی شمارهٔ ۸۳ ای برهمن آن عذار چون لاله پرست رخسار نگار چارده ساله پرست گر چشم خدای بین نداری باری خورشید پرست شو نه گوساله پرست رباعی شمارهٔ ۸۴ آلودهٔ دنیا جگرش ریش ترست آسوده ترست هر که درویش ترست هر خر که برو زنگی و زنجیری هست چون به نگری بار برو بیش ترست رباعی شمارهٔ ۸۵ یا رب سبب حیات حیوان بفرست وز خون کرم نعمت الوان بفرست از بهر لب تشنهٔ طفلان نبات از سینهٔ ابر شیر باران بفرست رباعی شمارهٔ ۸۶ یا رب تو زمانه را دلیلی بفرست نمرودانرا پشه چو پیلی بفرست فرعون صفتان همه زبردست شدند موسی و عصا و رود نیلی بفرست رباعی شمارهٔ ۸۷ ای خالق خلق رهنمایی بفرست بر بندهٔ بی نوا نوایی بفرست کار من بیچاره گره در گرهست رحمی بکن و گره گشایی بفرست رباعی شمارهٔ ۸۸ ما را بجز این جهان جهانی دگرست جز دوزخ و فردوس مکانی دگرست قلاشی و عاشقیش سرمایهٔ ماست قوالی و زاهدی از آنی دگرست رباعی شمارهٔ ۸۹ سرمایهٔ عمر آدمی یک نفسست آن یک نفس از برای یک همنفسست با همنفسی گر نفسی بنشینی مجموع حیات عمر آن یک نفسست رباعی شمارهٔ ۹۰ گفتی که فلان ز یاد ما خاموشست از بادهٔ عشق دیگری مدهوشست شرمت بادا هنوز خاک در تو از گرمی خون دل من در جوشست ابوسعید ابوالخیر