صامت بروجردی
غزلیات
شمارهٔ ۶۲: روزگاریست که ما طالب دیدار توئیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روزگاریست که ما طالب دیدار توئیم همه دیدار تو جوئیم و گفتار توئیم هر کسی را به کسی هست سر سودایی سود ما را بود آخر که خریدار توئیم ای گل گلشن امید ز ما دیده مپوش که اگر نیک و اگر بدهمگی خار توئیم روز ما خوش که چو تو شمع شبستان داریم همه پروانه آن پرتو رخسار توئیم آنچه بر ما رسد از عشق ملک را نرسد هست معلوم که ما قابل اسرار توئیم جور نو آنکه خم زلف تو چون زنجیر است کار ما آنکه ز هر سوی گرفتار توئیم پیش از آن کز می و معشوق پدید آمده ایم ما همه مست می و ساعر سرشار توئیم گر تو را عار بود از سخن و یاری ما ننگ ما نیست به هر جا که بود یار توئیم سخت با (صامت) افسرده شوی بر سر جور ما اگر خار و اگر گل که ز گلزار توئیم صامت بروجردی