عبدالقادر گیلانی
غزلیات
شمارهٔ ۶۹ - یار کو؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
افسر شاهی نخواهم خاک پای یارکو بال گو بشکن هما ، آن سایه دیوار کو سرو را گیرم که دارد با قد او نسبتی آن گل رخساره وآن شیوه رفتار کو ورهمان گیرم که گل بار آرد وجنبد ز باد آن تبسّم گرد آن شیرین لب و گفتارکو دیده آهو اگر چه دلفریب آمد ولی آن کرشمه کردن و آن غمزه خونخوار کو وصل او دشوار و بی او زندگی دشوارتر مردن بی زخم هم ننگست و پای دار کو ای خوش آن عاشق که عشق خویش بشناسد ز یار وصل و هجر آنجا نگنجد یار کو اغیار کو جان فدایت ای که آوردی خبر زان تندخو باز پرسید از رقیبان محیی دل افگار کو عبدالقادر گیلانی