عبدالقادر گیلانی
غزلیات
شمارهٔ ۶۲ - قلندرخانه عشق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما به جنّت از برای کاردیگر می رویم نه تفرّج کردن طوبی و کوثر می رویم مقصد ما حسن یوسف باش اندر شهر مصر ما در مصر از برای قند وشکّر می رویم اندر آن خلوت که در وی ره نیابد جبرئیل بی سروپا ما به پیش دوست اکثر می رویم میگریزند زاهدان خشک از تردامنی ما بر خورشید خود با دامن تر می رویم پارسا گوید بکوی ما بیا شو نام نیک ما در آن کوچه خدا داناست کمتر می رویم ما ز دنیا کو قلندر خانه عشق خداست سوی عقبی عاشق و مست و قلندر می رویم شیخ ما عشق است ما پی در پی او تا ابد بی عصا و خرقه و کجکول و لنگر می رویم زَهره ما را مبر از قهرها با نیکوئی ما اگر نیکیم و گر بد هم بدان در می رویم برکفن ما را تو ای غسّال بوی خوش مسا ما به گور از بهر آن دلبر،معطّر می رویم دولت دیدار می خواهیم در جنّات عدن ما نه آنجا از برای زیور و زر می رویم محیی ما را همچو کوه افسرده میبینی ولی ما به سر چون ابر خوش بی پا و بی سر می رویم عبدالقادر گیلانی