عبدالقادر گیلانی
غزلیات
شمارهٔ ۵۱ - مرغ آتش خواره
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زان بی وفای سنگدل جور وجفا می بایدم از کس نمی خواهم وفا زان بی وفا می بایدم من مرغ آتش خواره ام با دانه و دامم چه کار آخر به جای دانه ها در گور جای می بایدم دل های مردم باد خوش از شادی عیش و طرب من خو به محنت کرده ام درد و بلا می بایدم پیراهن یوسف اگر بوئی ببخشد فارغم مژده بسوی دل از آن بند قبا می بایدم سینه بسی تنگ است دل از غیر می سازم تهی مهمان غم آمد مرا در جان سرا می بایدم بیگانه ام با مردمان وز خویشتن بیگانه تر تا چند این بیگانگی دل آشنا می بایدم محیی بسی لذّت بود در عشق ورزیدن ولی هجران مرا مشکل بود صبر و رضا می بایدم عبدالقادر گیلانی