عبدالقادر گیلانی
غزلیات
شمارهٔ ۵۰ - ای خوش آن روز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خوش آن روزی که در دل مهر یاری داشتم سینه ای پرسوز چشم اشکباری داشتم یادباد آنگه که فارغ بودم از باغ و بهار درکنار از اشک گلگون لاله زاری داشتم کور بادا دیده بختم خوش آن روزی که من دیده بر راه سمند شهسواری داشتم باز رو گردانی از من چونکه آیم سوی تو آخر ای پیمان شکن با تو قراری داشتم شکر گر ناله برون شد از دلم یکبارگی گر هم از خوف و خطر ،خاطر غباری داشتم نا امیدم کردی از خود ای خوش آن روزی که من آرزوی بوس و امّید کناری داشتم گرکسی پرسد چه می گوئی تو محیی در جواب گویم آنجا با کسی یک لحظه کاری داشتم عبدالقادر گیلانی