عبدالقادر گیلانی
غزلیات
شمارهٔ ۴۰ - چونکه یوسف نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرمرا جان در بدن نبود ،بدن گو هم مباش چونکه یوسف نیست با من ،پیرهن گو هم مباش گر بمیرم لاشه من همچنان دور افکنید چاک شد چون جامه جانم، کفن گو هم مباش چون مرا رانی ز کوی خود، مخوان یارا رقیب ازگلستان گر رود بلبل، زغن گو هم مباش مرگ بالله بهتر است از زندگانی دور از او گر نبینم یارخود ، این زیستن گو هم مباش یک سر مویت مبادا کم شود ، هم گفته ای گرنباشد محیی را افکار من گو هم مباش عبدالقادر گیلانی