عبدالقادر گیلانی
غزلیات
شمارهٔ ۳۷ - نومید مشو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نومید مشو بنده از رحمت ما هرگز زیرا که به غیر از ما کس نیست تورا هرگز خواهم که در این عالم تو پاک شوی از جرم ورنه به تو نفرستم ، ای بنده،بلا هرگز چون سوخته ای امروز از درد فراق ما در سوختنت فردا ،ندهیم رضا هرگز من با توام ای عاشق ،تو نیز به ما می باش هرگز چو نشاید دوست ،از دوست جدا هرگز هرچند که رو از ما برتافتی و رفتی رو از تو نمی تابد خود رحمت ما هرگز از درد فراق ما یک شب چو به روز آری دیدار نپوشانم در روز لقا هرگز گربر دل خود ما را روزی گذرانی تو در دوزخ پر آتش ،ناریم ترا هرگز ای بنده گناه خود تو دیدی و تو دانی بر روت نیارم هم در روز جزا هرگز ای جمع تهی دستان حقّا که نخواهم بست من این درِ رحمت را بر روی شما هرگز از بیم جدا بودن از دولت جاویدان محیی نبود یک دم بی یاد خدا هرگز عبدالقادر گیلانی