عبدالقادر گیلانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۰ - چون برقع بر اندازد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تعالی الله چه حسنست این که چون برقع براندازد اگرباشد دل از آهن که همچون موم بگدازد همه خوبان به حسن خویش می نازند چنان باشد که حسن او به روی خوب می نازد بود رسم پری رویان که با دیوانگان سازند شدم دیوانه آن تندخو یاری که او با من نمی سازد مکن ای مدّعی عیبم اگر نالم جدا از یار که من در هجر می سازم و لیکن دل نمی سازد کجا پروا کند محیی که در عالم بود عاری چنان مشغول کار است او که با خود هم نپردازد عبدالقادر گیلانی