شیخ بهایی
نان و حلوا
بخش ۱۳ - علی سبیل التمثیل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بود در شهر هری، بیوه زنی کهنه رندی، حیله سازی، پرفنی نام او، بی بی تمیز خالدار در نمازش، بود رغبت بیشمار با وضوی صبح، خفتن می گزارد نامرادان را بسی دادی مراد کم نشد هرگز دواتش از قلم بر مراد هرکسی، می زد رقم در مهم سازی اوباش و رنود دائما، طاحونه اش در چرخ بود از ته هر کس که برجستی به ناز می شدی فی الحال، مشغول نماز هرکه آمد، گفت: بر من کن دعا او به جای دست، برمی داشت پا بابها مفتوحة للداخلین رجلها، مرفوعة للفاعلین گفت با او رندکی، کای نیک زن حیرتی دارم، درین کار تو من زین جنابتهای پی درپی که هست هیچ ناید در وضوی تو شکست نیت و آداب این محکم وضو یک ره از روی کرم، با من بگو این وضو از سنگ و رو محکمتر است این وضو نبود، سد اسکندر است شیخ بهایی