شهریار
گزیده غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۸ - مقام انسانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خلوتم چراغان کن ای چراغ روحانی ای ز چشمه نوشت چشم و دل چراغانی سرفرازی جاوید در کلاه درویشی است تا فرو نیارد کس سر به تاج سلطانی تا به کوی میخانه ایستاده ام دربان همتم نمیگیرد شاه را به دربانی تا کران این بازار نقد جان به کف رفتم شادیش گران دیدم اندهش به ارزانی هر خرابه خود قصریست یادگار صد خاقان چون مدائنش بشنو خطبه های خاقانی عقده سرشک ای گل بازکن چو بارانم چند گو بگیرد دل در هوای بارانی از غبار امکانت چشمه بقا زاید گر به اشک شوق ای دل این غبار بنشانی برشدن ز چاه شب از چراغ ماه آموز تا به خنده در آفاق گل به دامن افشانی شمع اشکبارم داد در شب جدائی یاد با زبان خاموشی شیوه خدا خوانی از حصار گردونم شب دریچه ای بگشا گو رسد به خرگاهت ناله های زندانی گله اش به پیرامن زهره ام چراند چشم چند گو در این مرتع نی زنی و چوپانی ساحل نجاتی هست ای غریق دریا دل تا خراج بستانی زین خلیج طوفانی وقت خواجه ماخوش کز نوای جاویدش نغمه ساز توحید است ارغنون عرفانی روی مسند حافظ شهریار بی مایه تا کجا بیانجامد انحطاط ایرانی شهریار