شهریار
گزیده غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۷ - مزد شبانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوشست پیری اگر مانده بود جان جوانی ولی ز بخت بد از من نه جسم ماند و نه جانی چو من به کنج ریاضت خزیده را چه تفاوت کزان کرانه بهاری گذشت یا که خزانی وداع یار بیاد آر و اشک حسرت عاشق چو میرسی به لب چشمه ای و آب روانی دهان غنچه مگر بازگو کند به اشارت حکایت دل تنگی به چون تو تنگ دهانی به صحت و به امان زنده اند مردم دنیا منم که زنده ام اما نه صحتی نه امانی شعیب جلوه سینا جهیز دختر خود کرد خدا چه اجرت و مزدی که می دهد به شبانی چه دلبخواه به غیر از تو باشد از توندانم که آنچه فوق دل و دلبخواه ماست تو آنی تو شهریار نبودی حریف عهد امانت ولی به مغز سبک می کشی چه بار گرانی شهریار