شهریار
گزیده غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۸ - ماه کلیسا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای پریچهره که آهنگ کلیسا داری سینه مریم و سیمای مسیحا داری گرد رخسار تو روح القدس آید به طواف چو تو ترسابچه آهنگ کلیسا داری آشیان در سر زلف تو کند طایر قدس که نهال قد چون شاخه طوبا داری جز دل تنگ من ای مونس جان جای تو نیست تنگ مپسند دلی را که در او جاداری مه شود حلقه به گوش تو که گردنبندی فلک افروزتر از عقد ثریا داری به کلیسا روی و مسجدیانت در پی چه خیالی مگر ای دختر ترسا داری پای من در سر کوی تو بگِل رفت فرو گر دلت سنگ نباشد گِل گیرا داری دگران خوشگل یک عضو و تو سر تا پا خوب آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری آیت رحمت روی تو به قرآن ماند در شگفتم که چرا مذهب عیسی داری کار آشوب تماشای تو کارستان کرد راستی نقش غریبی و تماشا داری کشتی خواب به دریاچه اشکم گم شد تو به چشم که نشینی دل دریا داری شهریارا ز سر کوی سهی بالایان این چه راهیست که با عالم بالا داری شهریار