شهریار
گزیده غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۷ - پریشان روزگاری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زلف او برده قرار خاطر از من یادگاری من هم از آن زلف دارم یادگاری بیقراری روزگاری دست در زلف پریشان توام بود حالیا پامالم از دست پریشان روزگاری چشم پروین فلک از آفتابی خیره گردد ماه من در چشم من بین شیوه شب زنده داری خود چو آهو گشتم از مردم فراری تاکنم رام آهوی چشم تو ای آهوی از مردم فراری گر نمی آئی بمیرم زانکه مرگ بی امان را بر سر بالین من جنگ است با چشم انتظاری خونبهائی کز تو خواهم گر به خاک من گذشتی طره مشکین پریشان کن به رسم سوگواری شهریاری غزل شایسته من باشد و بس غیر من کس را در این کشور نشاید شهریاری شهریار