شهریار
گزیده غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۰ - غزال رمیده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نوشتم این غزل نغز با سواد دو دیده که بلکه رام غزل گردی ای غزال رمیده سیاهی شب هجر و امید صبح سعادت سپید کرد مرا دیده تا دمید سپیده ندیده خیر جوانی غم تو کرد مرا پیر برو که پیر شوی ای جوان خیر ندیده به اشک شوق رساندم ترا به این قد و اکنون به دیگران رسدت میوه ای نهال رسیده ز ماه شرح ملال تو پرسم ای مه بی مهر شبی که ماه نماید ملول و رنگ پریده بهار من تو هم از بلبلی حکایت من پرس که از خزان گلشن خارها به دیده خلیده به گردباد هم از من گرفته آتش شوقی که خاک غم به سر افشان به کوه و دشت دویده هوای پیرهن چاک آن پری است که ما را کشد به حلقه دیوانگان جامه دریده فلک به موی سپید و تن تکیده مرا خواست که دوک و پنبه برازد به زال پشت خمیده خبر ز داغ دل شهریار می شوی اما در آن زمان که ز خاکش هزار لاله دمیده شهریار