شهریار
گزیده غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۷ - یاد قدیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یادم نکرد و شاد حریفی که یاد از او یادش بخیر گرچه دلم نیست شاد از او با حق صحبت من و عهد قدیم خویش یادم نکرد یار قدیمی که یاد از او دلشاد باد آن که دلم شاد از اونگشت وان گل که یاد من نکند یاد باد از او حال دلم حواله به دیوان خواجه باد یار آن زمان که خواسته فال مراد از او من با روان خواجه از او شکوه میکنم تا داد من مگر بستد اوستاد از او آن برق آه ماست که پرتو کنند وام روشنگران کوکبه بامداد از او یاد آن زمان که گر بدو ابرو زدیی گره از کار بسته هم گرهی میگشاد از او شرم از کمند طره او داشت شهریار روزی که سر به کوه و بیابان نهاد از او شهریار