شهریار
گزیده غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۰ - خون سیاووش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر سحر یاد کز آن زلف و بناگوش کنیم روز خود با شب غم دست در آغوش کنیم بلبلانیم که گر لب بگشائیم ای گل همه آفاق در اوصاف تو مدهوش کنیم شب هجران چو شود صبح و برآید خورشید داستان غم دوشنیه فراموش کنیم هوش اگر آفت عشق تو شود زان لب لعل عشوه ای صاعقه خرمن آن هوش کنیم امل دل را نبود تفرقه ای جان بازآ قصه معرفت این است اگر گوش کنیم اشک روشنگر چشم است ولیکن نه چنان که چراغ دل افروخته خاموش کنیم خون دل ریخته ترک نگهی کو رستم تا ز توران طلب خون سیاووش کنیم شهریارا غزل نعز تو قولیست قدیم سخنی تازه گرت هست بگو گوش کنیم شهریار